– از سرپرست بخواهید که کار را چک کند.

ـ اتمام آن وظیفه را به سرپرست گزارش کنید.

– لوازم (کاری) را بخواهید.

– بپرسید که ابزار کجاست: از دستورالعمل شفاهی برای یافتن جای یک ابزار پیروی کنید.

– از دستورات شفاهی ساده برای پیدا کردن مکانی، پیروی کنید.

– جداول، نمودارها، برچسب ها، یا دستورالعمل های کتبی را برای انجام دادن آن وظیفه بخوانید.

Continue reading →

داکینگ (۱۹۹۴) خاطرنشان می سازد که رویکرد سنتی برای تدوین برنامه درسی شامل استفاده از فهم شخص از موضوع به عنوان پایه ای برای طراحی برنامه درسی است. شخص با آن رشته و موضوعی که می خواهد تدریس کند، شروع می کند (برای مثال، تاریخ معاصر اروپا، بازاریابی، درک مطلب شنیداری، با ادبیات زبان فرانسه) و سپس مفاهیمی، اطلاعات و مهارت هایی را که در آن رشته موجود است، انتخاب می کند. بعد یک برنامه درسی و محتوای دوره درسی براساس آن موضوع، تدوین می شود…

Continue reading →

آموزش زبان توانش محور بر اساس یک دیدگاه نقش گرا و تعاملی در باب ماهیت زبان، استوار است. این نوع آموزش در جستجوی تدریس زبان در رابطه با بافت های اجتماعی است که زبان در آنها به کار می رود. زبان همواره به عنوان ابزار تعامل و ارتباط در بین مردم و برای رسیدن به اهداف و مقاصد معینی به کار می رود…

Continue reading →

بنابراین، آموزش توانش برشالوده مجموعه ای از محصول ها استوار است که از تحلیل وظایفی که معمولا از دانش آموزان در موقعیت های واقعی خواسته می شود، نشأت گرفته است.

 آموزش زبان توانش محور(CBLT) به کارگیری اصول آموزش توانش محور در آموزش زبان است. چنین رویکردی در اواخر دهه ۱۹۷۰ به صورت گسترده اتخاذ شده بود، و به ویژه به عنوان برای طراحی برنامه های آموزش زبان که برای افراد بزرگسال بود و زبان آموزی مربوط حرفه آنان با باقی ماندن در جامعه مقصد می شد…

Continue reading →

پیشینه اکثر روش ها و رویکردهای توصیف شده در این کتاب تأکید بر روی درون داد در آموزش زبان دارند. فرض بر این است که با بهتر کردن برنامه درسی، مطالب آموزشی، و فعالیت های آموزشی، و یا با تغییر نقش زبان آموزان و معلمین، یادگیری زبانی مؤثرتری رخ خواهد داد.
در مقایسه آموزش توانش محور (CBE)، یک نهضت آموزشی است که تأکید بر روی محصول ها یا برون دادهای یادگیری در بهبود برنامه های آموزش زبان دارد. “آموزش توانش محور عطف به آنچه از زبان آموزان انتظار می رود تا با زبان انجام دهند، دارد…

Continue reading →

از مطالعه و بررسی رویکرد ها و روش های ارایۀ شده  ، مشاهده شد که تاریخچه اموزش زبان در صد سال گذشته با ویژگی جستجو برای شیوه های موثر تر آموزش زبان های دوم یا خارجی مشخص می شود . متداول ترین راه حل برای ” مشکل آموزش زبان ” ، انتخاب یک رویکرد یا روش جدید محسوب شد .

Continue reading →

چنین مقایسه هایی به غیر از نشان دادن نمونه ای جالب از اینکه چگونه مدافعان آموزش ارتباطی زبان، این آموزش را به نفع خود بر می گردانند، نمایانگر برخی از تفاوت های اصلی بین رویکردهای ارتباطی و روش های قبلی در آموزش زبان است. پذیرش گسترده رویکرد ارتباطی، و نحوه نسبتا متفاوتی که این رویکرد تعبیر و به کار برده شده را می توان به این حقیقت نسبت داد که متخصصینی مختلف از رشته های آموزشی متفاوت آن را در نظر گرفتند و در نتیجه آن را به شیوه های مختلف تفسیر و تعبیر نمودند.

Continue reading →

معنای بعضی افعال رایج ، وقتی که به دنبال آن ها حروف اضافه یا قید های خاصی می آید در مقایسه با زمانی که به تنهایی در جمله ظاهر می شوند ، تفاوت می کند . این افعال را افعال دو کلمه ای ( افعال دو قسمتی)  می نامند که ما در این پست چگونگی استفاده از  افعال دو قسمتی را یادمی گیریم:

Continue reading →

 ( آموزش کاربرد همه حروف اضافه ) between حرف اضافه را برای دو یا چند شیء یا انسان که به طور منفرد و مجزا مشاهده می کنیم به کار می بریم . ولی Among  را برای اشیا یا افرادی که به عنوان بخشی از یک گروه یا محموعه ی بزرگ محسوب می شوند استفاده می کنیم . Among فقط برای افراد یا اشیا بیشتر از سه تا به کار می رود : (آموزش جامع حروف اضافه)

Continue reading →

با  پیروی از الگوی آنتونی ، رویکرد عطف به نظریه های مربوط به ماهیت زبان و یادگیری زبان دارد که به منزله ی منبعی از عملکرد در آموزش زبان به کار می رود. ما در جای خود به بررسی جنبه های زبانی و روان شناختی رویکرد خواهیم پرداخت.

Continue reading →